bahooneye zendegi

تو اصلا مامانیواذیت نکردی یعنی من برخلاف خیلی ازمامانا الا تهوع وویارنداشتم ولحظه قشنگ شروع پنج ماهگیت که اولین حرکاتت روحس میکردموفراموش نمی کنم اول شش ماهگی اینقد محکم میزدی که از رولباس دیده میشد وقتی دوغ میخوردم تکونات بیشتروبیشترمیشدحالا ببینیم دوغ دوست داری که ایقد میزدی یا نه مرددبعضی شبا بابابایی میشینیم وتکوناتونگاه میکنیم بابایی دوس داش اسمت آرش باشه گفت پسرم اگه دوسش داری موافقتتو نشون بده توهم سه بار محکم وپشت سرهم زدی کل خندیدیم چون دقیقا وقتی منم نظرتو درباره نیاوش پرسیدم همین کارو کردیخنده




نوشته شدهجمعه 19 ارديبهشت 1393برچسب:, توسط mami
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.